فرهنگ و هنر گیلان

فرهنگ و هنر گیلان
در این وبلاگ مسایل جنگ نرم و همچنین مسایل فرهنگی، سیاسی و... گیلان ارائه می شود.

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 20
بازدید هفته : 22
بازدید ماه : 21
بازدید کل : 7160
تعداد مطالب : 67
تعداد نظرات : 21
تعداد آنلاین : 1



عملیات روانی و افکار عمومی

عمقدمه :هنگامي‏كه در جامعه درباره جنگ رواني سخن گفته می شود ، اگر افراد تصوري آميخته با شعبده ‌بازي و تردستي از آن نداشته باشند، دست کم آنرا بر مبناي تجربه‌ها و خوانده‌ها و شنيده‌هاي تاريخي خود درك مي‌كنند كه آن هم نمونه‌هاي ساده و سنتي هستند.

با پيشرفت وسايل ارتباط جمعي و گسترش روابط بين‌الملل، تأثير تبليغات و عمليات رواني بر فرهنگها و نگرش‌هاي اجتماعي كاملا ملموس بوده و به عنوان حربه‌اي براي تغيير افكار عمومي مورد استفاده قرار گرفته است . به همين منظور كشورهايي كه از نظر اقتصادي و اجتماعي پيشرفت قابل ملاحظه‌اي كرده‌اند اكنون از آن به عنوان ابزاري براي پيشبرد اهداف خود بهره‌ مي‌برند . اين در حالي است كه جوامعي كه به علل گوناگون كاستيهايي درزمينه هاي مادي ومعنوي دارند آسيب‌پذيرتر بوده و مورد هجوم تبليغاتي كشورهاي توسعه يافته قرار مي‌گيرند.

يكي ازابزار مورد استفاده كشورهاي توسعه يافته و يا آن گروه از دولتها كه با هم تخاصماتي دارند ، تبليغ و استفاده راهبردي از آن براي دستيابي به اهداف خود و منزوي كردن كشورمقابل است، به همين دليل امروز دستگاههای تبليغاتي و سياسي در شرايطي قرار گرفته‌اند كه عمليات آنها با عنوان جنگ‏های رواني مورد بررسي قرار مي‌گيرد.

امروزه اين نوع جنگ از كارآمدترين ، پوياترين و در عين حال خطرناك‌ترين جنگها محسوب مي‌شود، كشورهاي جهان تلاش دارند تا با آماده سازي سيستم‏ها ، امكانات و نيروي انساني خود با پيشرفته‌ترين و پيچيده ‌ترين ابزار و تجهيزات به رويارويي و نيز خنثي سازي جنگ‏های رواني بپردازند.

در دنياي امروز ، جنگ‏های رواني به عنوان حربه‌اي براي تسلط بر افكار عمومي به كار مي‌رود، هرچند كه اين نوع جنگ‏ها به عواملي بستگي دارد و تا كشور يا ملتي آمادگي پذيرش بحران را نداشته باشد، تحت تأثير آن قرار نمي‌گيرد ولي اقدامات ساير دولت ها در بروز اين بحران‏ها را نبايد ناديده گرفت.

وقتي جامعه‌اي بي‌ثبات شده و انسجام اجتماعي در آن ضعيف گرديد ، ميل به تغيير در آن تشديد مي‌شود و همين وضع فرصتي پيش‌ مي‌آورد تا افكار تازه درآن جامعه تقويت شود.

در اين شرايط، به كار گيري جنگ ‌رواني و در برخي موارد، استفاده همزمان از نيروهاي مسلح سرعت تغيير و پذيرش را دو چندان خواهد كرد . به همين منظور، آمادگي ذهني و رواني و شكستن مقاومت فكري يك جامعه براي نفوذ درآن چه توسط دولت خودي يا دولت بيگانه ضروري‌ترين عامل پيروزي دريك جنگ رواني است. البته عوامل ذهني و عيني و محيطي كه بدون آن‏ها جامعه فاقد هويت اجتماعي است نیز مي‌تواند منشا بروز اختلافات و جنگ‏های روانی و نظامي باشد.

موفقيت در جنگ‏های رواني تنها منوط به اين عوامل نيست ، بلكه بايستي به مديريت برنامه‌‌ريزي و كارايي و اثربخشي آنها نيز توجه داشت ، زيرا موفقيت در جنگ رواني درسايه طراحي و برنامه‌ريزي دقيق بدست مي‌آيد.

جنگ رواني كه بر پايه تبليغات استوار است، از خطرناك‏ترين و مخرب ‌ترين نوع جنگ‏هاست . چرا كه انديشه، بينش، عقل و در نهايت رفتار نيروهاي درگير و يا مخاطبان را مورد هدف قرار مي‌دهد. جنگ رواني در جهان امروز چهره‌اي بسيار پيچيده به خود گرفته، به گونه‌اي كه جزئي از فعاليت‏هاي سياسي، نظامي، اقتصادي و اجتماعي كشورهاي مختلف گشته و سازمان‏هاي اطلاعاتي و جاسوسي در سطح ملي، منطقه‌اي و بين‌المللي با استفاده از شيوه‌هاي رواني گوناگون نقش اساسي در هدايت و كنترل آن به عهده دارند.

تعريف عملیات روانی

از عملیات یا جنگ رواني به دليل كاربرد متفاوت در بحثهاي سياسي، نظامي، فرهنگي و اجتماعي تعاريف گوناگوني شده كه در اينجا به مهم‌ترين آنها براساس موضوع مورد بحث اشاره مي‌شود :

 جنگ رواني ، كلية فعاليت‌هايي است كه به منظور تأثيرگذاري بر افكار و رفتار گروه‌هاي بيگانه مورد نظر چه در زمان جنگ و چه زمان صلح انجام مي‌شود.

جنگ رواني مجموعه اقداماتي است كه مي‌تواند از طريق شفاهي در اعتقادات و آرزوهاي گروه‌هاي مختلف شك و ترديد ايجاد كند و سرانجام آنها را فريب داده و وادار به تسليم نمايد .

با توجه به تعاريف زيادي که از جنگ رواني ارائه شده است، می توان همه اين تعاريف را در سه نگرش كلي خلاصه كرد:

نگرش اول اينكه: جنگ رواني عبارت است از مجموع اقدامات يك كشور به منظور اثرگذاري و نفوذ بر عقايد و رفتار دولت‏ها و مردم خارجي در جهت مطلوب كه با ابزارهايي غير از ابزار نظامي ، سياسي و اقتصادي انجام مي‌شود . اين نگرش معتقد است كه تبليغات جزء اصلي و اساس جنگ رواني است.

نگرش دوم: جنگ رواني را طيف وسيعي از فعاليت‏ها نظير ترور و خشونت می‏داند كه به منظور ارعاب یا ترغيب مخاطبان به تطبيق رفتار خود طراحي مي‌شوند. معتقدان به اين نگرش فعاليت‏هاي پنهان، نظیرجاسوسي، براندازي ، آدم‌كشي و ديگر اشكال تروريسم را در قلمرو جنگ رواني قرار مي‌دهند.

نگرش سوم: جنگ رواني را شامل اقداماتي نظير نفوذ در شخصيت افراد مي‌داند كه با تكنيك‌هايي هم‏چون شستشوي مغزي و هيپنوتيزم ورخنه انجام مي‌شود.

اما تعريف كامل و خلاصه‌اي كه صاحب‏نظران آن را پذيرفته‌اند اين است كه مفهوم اساسي جنگ رواني عبارت از دستكاري عقايد از طريق بكارگيري يك يا چند رسانه ارتباطي است.

برخی هم جنگ رواني را چنين خلاصه كرده اند: شايعه ، ايجاد جو فشار، كوچك‌ نمايي نقاط ضعف نيروهاي خودي و نقاط قوت نيروهاي دشمن و اغراق و مبالغه در نقاط ضعف نيروهاي مقابل.

در دنياي امروز، جنگ رواني را استفاده دقيق و طراحي شده از تبليغات و ديگر اقدام‏هايي عنوان مي‌كنند كه هدف اصلي آن تأثير گذاري و نفوذ در عقايد، احساسات، تمايلات و رفتار مخاطبان، گروه بي‌طرف و يا گروه‌هاي دوست براي دستيابي به مقاصد ديني و ملي باشد.

تاريخچه جنگ رواني در عصر حاضر

نياز جنگ رواني به تحليل عميق و گسترده تأثير بسزائي در تحقيقات و علوم اجتماعي امريكا در سال‏هاي جنگ كره داشت. از سال 1950 دانشمندان علوم اجتماعي آمريكا بيش از هر زمان ديگري به مطالعه نخبگان ارتباطاتی و ديگر الگوهاي رفتاري در جوامع خارجي پرداختند، به همين منظور تعيين معيارهاي پژوهشي در مطالعه فرهنگ‏هاي بيگانه توجه زيادي مبذول شد. هم‏چنين تلاش عظيمي در زمينه توسعه سيستماتيك ابزارهاي پيچيده ‌تر براي تشخيص و ارزيابي مؤثر موضوعاتي كه براي دست‌اندركاران جنگ رواني مفيد بوده انجام شد.

در جهان امروز، جنگ رواني جزئي از فعاليت‏هاي سياسي، نظامي، اقتصادي و اجتماعي كشورهاي مختلف است كه تحت پوشش سازمان‏هاي اطلاعاتي درسطح ملي و بين‌المللي داراي كاركردهاي گوناگوني است. اين نوع جنگ براي تضعيف روحيه مردم و تن در دادن آنها به تسليم و شكست مي‌باشد و عقايد و احساسات و تمايلات را نشانه مي‌رود.



ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط محمدزاده
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی :